تعطیلات عید
تعطیلات عید فطر
هر سال عید فطر بعد از نماز میریم خارج از شهر، امسال هم رفتیم طر فهای کوهپایه دایی رسول (بابای آلما) کلید های باغ دوستشو گرفته بود و ماهم رفتیم، امسال از شب عید فطر اونجا موندیم و شب خوابیدیم
صبح روز بعد (روزعید) مامان و مادرجون و خاله هما و دایی امیر (بابای پارسا ) بدو بدو خودشون رو رسوندن به نماز بعد که برگشتن صبحانه کله پاچه خوردیم من تخم کبک بود که خاله هدی برای پارسا درست کرده بودو خوردم
و شروع شد تمام شیطنت های من
این عکس نی نی مونه، پارسا کوچولو عزیز خاله آدرس وبش هم اینه (http://parsaazizemamanobaba.niniweblog.com/) تو پشه بندش خوابیده الهییییییی
بابامو، دایی امیر و دایی رسول استخر کوچولویی که جلو باغ بود رو شستن و تمیز کردن تا من و آلما آب بازی کنیم
این منم در انتظار پایان یافتن تمیز کردن استخر
من و آلما تو آب
نی نی پارسا داره با انگشت های پاش بازی میکنه
اینجا با آلما تو ماشین دایی رسول داریم بازی میکنیم
آقاجونم زحمت ناهار رو کشیدن همیشه هرچی زحمت دارم ماله آقاجونو مادرجونمه خدا حفظشون کنه
دارم کمک آقا جون کباب می پیچم
با آلما دعوامون شده و دارم شکایتشو به مامانم میکنم
بابایی در حال جوجه کباب درست کردن
دارم با آلما تخته نرد بازی میکنم
اینجا من برند ه شدم
ودیگه خسته شدم و خوابیدم (پشت دستم معلوم میشه عکس آدامس خرسی چسبوندم، رو ماشین بابا مصطفی هم چسبوندم )
به ما که خیلی خوش گذشت ، خدا کنه به همه خوش گذشته باشه