من و پروانه
من و پروانه
یک شب که خیلی گرم بود و در اتاقمونو باز گذاشته بودیم یک پروانه کوچولو اومد تو خونمون، طفلکی بالش شکسته بود و نمیتونست پرواز کنه . من کمکش میکردم تا پرواز کنه خودش رو دستام میرفت بالا، رفت رو سرم و رفت رو موهامو کلی باهاش خندیدم
بعد گذاشتمش رو میزمون و رفتم تو اتاقم تا توپمو بیارم با پروانه کوچولو توپ بازی کنم ولی وقتی برگشتیم نبود؟
خیلی دنبالش گشتیم دیگه پیداش نکردیم
پروانه کوچولورو انگشتم نشسته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی